وزن | 6000 g |
---|
htc vive used هدست واقعیت مجازی htc vive کارکرده در حد نو
- برند: htc vive
- دسته:کارکرده
- برچسب ها: خرید htc vive, خرید عینک htc vive, خرید عینک اچ تی سی وایو, خرید عینک واقعیت مجازی, خرید هدست htc vive, غرفه واقعیت مجازی, کلاب واقعیت مجازی, واقعیت مجازی میهن
- کد محصول: HVR002
تومان۳۲.۰۰۰.۰۰۰
2 در انبار
توضیحات
تضمین سلامت اولیه
مناسب کلاب ها و شبیه ساز ها
7 روز مهلت تست
با ما در واقعیت مجازی مهن همراه باشید تا به بررسی هدست واقعیت مجازی htc vive بپردازیم.
به جرأت میتوان گفت عینک واقعیت مجازی HTC Vive که با همکاری دو کمپانی HTC و Valve تولید شده در دنیای واقعیت مجازی بهترین محصول عرضه شده میباشد. این هدست VR برخلاف هدستهای ارزانقیمت برای پلتفرم گوشی طراحی نشده و کیفیت آن با هدستهای وابسته به گوشی قابل مقایسه نیست.
سه هدست HTC Vive، سونی PSVR و Oculus Rift تنها گزینههای خرید عینک واقعیت مجازی بالارده در دنیا محسوب میشوند که هر سه با صفحهنمایشهای اختصاصی طراحی شدهاند. اما ساز و کار هدست اچتیسی با دو محصول دیگر تفاوت اساسی دارد. طراحان این هدست برای ردگیری حرکات کاربر فقط به یک دوربین چند سنسوره کفایت نکردند و از دو باکس که هر کدام در برگیرنده 37 سنسور لیزری میباشند استفاده کردهاند. بدین ترتیب با قرارگیری این دو باکس در دو گوشه محیطی که کاربر در آن قرار دارد، کوچکترین حرکات کاربر قابل ردگیری میباشد. فضای 4.5×4.5 متر محیطی است که این دو باکس بدون هیچ مشکلی میتوانند به ردگیری حرکات کاربران بپردازند.
علاوه بر هدست و ردگیرهای آن، دو کنترلر اختصاصی نیز برای این هدست طراحی شده که حاوی دکمهها، صفحه Track-Pad و دستههای حساس به میزان فشار میباشند. کیفیت نمایش تصاویر از دیگر نکات قوت این هدست محسوب میشود. این هدست دارای دو صفحهنمایش با رزولوشن تصویر 1200×1080 میباشد که روی هر رفته رزولوشن 1200×2160 را برای نمایش تصویر ارایه میکنند. زاویه دید لنزهای بکار گرفته شده نیز برابر با 110 درجه میباشد. 555 گرم وزن این هدست میباشد ولی با این حال برای استفادههای طولانی مدت هم قابل استفاده است.
گمانهزنیها در مورد اینکه قدرت کدام یک از این دو هدست بیشتر است بالا گرفت و انجمنهای اینترنتی پر از گفتوگوهایی شد که برتری یکی از این دو را بر دیگری ثابت میکرد. عرضهی نسخهی نهایی آکیولس ریفت چندین بار تاخیر خورد و این تاخیرها چندین سال طول کشید. در نهایت آکیولس ریفت در روز نهم فروردین ۱۳۹۵ با قیمت ۶۰۰ دلار بهصورت جهانی عرضه شد تا آغازگر عرضهی هدست واقعیت مجازی واقعی به بازار باشد. یک هفته پس از این عرضه، Vive هم راهی بازار شد تا رقابت بین این دو محصول تنگتر و نزدیکتر شود. Vive تنها یک هدست واقعیت مجازی نبوده و نیست؛ بلکه یک سیستم کامل یا بهتر بگوییم، یک مجموعه از سختافزارهای واقعیت مجازی است. سیستمی که از دو کنترلر بیسیم با شمایل عجیبوغریب تشکیل شده و از دو حسگر حرکتی برای تشخیص موقعیت مکانی کاربر استفاده میکند و در نهایت، واقعیت مجازی را بهصورت تماممحیطی و تمامبدنی پیاده میکند. نسخهی نهایی Vive بینهایت جذاب و دوستداشتنی است!
در زمینه طراحی میتوان گفت که هدست Vive به وسیلهی چند بند کشی روی سر قرار میگیرد و متاسفانه مشابه تمام هدستهای دیگر، باعث به هم ریختن آراستگی موهایتان میشود. گویا طراحان هدستهای واقعیت مجازی بر این باورند کسی که میخواهد دنیای دیگری را تجربه کند، باید بیخیال تیپ و قیافه بشود! برای طراحی این هدستها واقعا باید تصمیم جدیدی گرفته شود؛ یک بازبینی کلی در هر آنچه تا به حال ساخته شده تا بتوان بهراحتی و بدون نیاز به مراجعه به آینه از دنیای مجازی لذت برد. در زمینهی زیبایی این هدست و جنبههای زیباییشناختی آن نمیتوان چیزی گفت؛ دروغ چرا؟ Vive اصلا زیبا نیست و اگر لوگوی اچتیسی روی آن حک نشده بود فکر میکردیم تیمی از خردسالان مسوول طراحی بودهاند. در این زمینه آکیولس ریفت با اختلاف بهتر از Vive طراحی شده است. دستگاه از پنج قطعه تشکیل شده که هر کدام را باید بهصورت جداگانه مورد بررسی قرار داد
خود هدست وزن نسبتا زیادی دارد و بخش زیادی از وزناش در قسمت جلویی متمرکز شده است. نتیجهی مستقیمی که میتوان همین ابتدای قصه به آن رسید اینکه استفاده از هدست در بازههای طولانی میتواند باعث ناراحتی مصرفکننده شود. در بدنهی هدست از پلاستیک مرغوب و ضخیمی استفاده شده که خود در زیاد شدن وزن هدست تاثیر مستقیم داشته است. در قسمتهای جلویی و کناری هدست، فرورفتگیهای وجود دارند که هر کدام در واقع یک سنسور هستند و موقعیت سر کاربر را به کامپیوتر انتقال میدهند. درست در قسمت میانیِ بخشِ جلویی هدست، یک دوربین دیجیتال قرار گرفته است که با استفاده از آن میتوان در زمان بر سر داشتن هدست تنها با فشردن یک دکمه محیط بیرون را مشاهده کرد. در سمت راست Vive یک پیچ کنترل برای تنظیم فاصلهی بین لنزهای چشمی وجود دارد تا افراد مختلف در سنین گوناگون بتوانند از این دنیای جدید استفاده کنند. بندهای کشی هدست قابلیت تنظیم شدن دارند و میتوان میزان شل یا سفت ماندن آن روی سر را به کمک چسبهایی که باز میشوند تنظیم کرد. با قرار گرفتن هدست روی سر، چهار کابلی که از قسمت بالای آن بیرون آمدهاند روی سرتان قرار میگیرند و از آنجا راهی کامپیوتر میشوند.
دو کنترلر برای در اختیار گرفتن کنترل دنیای جدید Vive در اختیار شما قرار خواهد گرفت که ظاهر عجیبی دارند و چراغدانهای قدیمی یا حتی شکل خاصی از مشعل المپیک را در ذهن تداعی میکنند. با این حال کنترلرها دوستداشتنی هستند و عادت کردن به آنها اصلا سخت نیست. اگر بخواهیم کنترلر Vive را با کنترلرهای کوچک آکیولس ریفت مقایسه کنیم، باز کفهی ترازو به نفع ریفت سنگینی میکند. کنترلر آکیولس ریفت خیلی کوچک است و خیلی راحتتر درون دست جای میگیرد. بخشی از کنترلر Vive درون دست قرار میگیرد و یک دایرهی توخالی در قسمت بالایی به آن وصل میشود
فرورفتگیهایی که در بدنهی هدست وجود داشت روی این دایره هم هست و انتقال موقعیت دستها به کامپیوتر بهوسیلهی این حفرهها انجام میشود. هر کدام از کنترلرها دارای یک ترکپد (Trackpad) بسیار دقیق، یک تریگر به سبک دکمههای L و R دستهی کنسولهای بازی، دکمههای گریپ (Grip) در چپ و راست دستهی کنترلر و دکمههای منو و خانه هستند. ترکپدِ دایرهای که بهوسیلهی انگشتهایِ شستِ دو دست کنترل میشود، عملکردی مشابه صفحهی تاچپد لپتاپها دارد و استفاده از آن به اندازهی یک ماوس دقت بالا راحت است. ترکپدها کاملا این پتانسیل را دارند که جای ماوس و کیبورد را پر کنند و جایی برای گله و شکایت PC بازهای معتاد به ماوس و کیبورد باقی نگذارند.
ترکپدها در واقع آستانهی ورود از زمانهی کنترلر کنسول Wii به دوران یک کنترلر نسل بعدی هستند؛ همان نقطهای که Wii را به یک دستگاه صرفا کژوآل محدود میکند و باعث میشود Vive پیشرو باشد. در قسمت زیر ترکپد که بهصورت یک دایرهی یکتکه است، چهار کلید قرار دارد؛ طوری که اگر یک علامت ضربدر روی دایره قرار دهیم، کلیدها در انتهای خطوطِ این ضربدر قرار میگیرند. هر کنترلر را میتوان با یک بند در دست محکم کرد تا در تکانهای شدید، ناگهان کنترلر به اطراف پرتاب نشود؛ تجربهی بهدردبخوری که از کنترلر کنسول Wii به دست آمده است. دکمههای گریپ در صورت محکم فشردن کنترلر در دست، فشرده میشوند و میتوان از آنها برای انتقال نیروی فیزیکی به محیط بازی استفاده کرد. فشردن دکمههای گریپ در مقایسه با سایر دکمهها سختتر است و استفادهی محدودتری هم نسبت به سایرین دارند. آن قسمتی از کنترلر که با کف دست در تماس است با لایهی پلاستیک پاککنی ضدتعریق پوشانده شده و کنترلر بهخوبی به دست مصرفکننده میچسبد.
در نهایت دو عدد حسگر لیزری که عنوان Base Station به آنها داده شده، پکیج هدست را تکمیل میکنند. برخلاف PlayStation VR و آکیولس ریفت که برای دنبال کردن حرکات از یک دوربین استفاده میکنند، Vive دو عدد حسگر دارد و این میتواند به عنوان یک مزیت آشکار برای هدست ما محسوب شود. حسگرهای لیزری با ردیابی و دنبال کردن نقطههایی که روی کنترلرها و هدست قرار گرفتهاند موقعیت دقیق دستها و سر را تشخیص میدهد. این دو حسگر به شکل مکعبهایی مشکی ساخته شدهاند و لازم است در ارتفاعی بالاتر از قد خودتان نصب شوند و نسبت به یکدیگر هم دید مستقیم داشته باشند.
برخلاف PlayStation VR و آکیولس ریفت که برای دنبال کردن حرکات از یک دوربین استفاده میکنند، Vive دو عدد حسگر دارد.
راهاندازی
سرهم کردن Vive بهظاهر کار سختی نیست و به در نگاه اول به نظر میرسد به وصل کردن چند فیش به چند سوکت محدود میشود. اما زمانی که دست به کار شوید و بخواهید سرهم کردن سیستم را آغاز کنید، تازه متوجه میشوید برای شروع به استفاده کارهای زیادی باید انجام دهید و این کارها بههیچوجه هم ساده نیستند. اول از همه اینکه به سه عدد پریز برق خالی نیاز دارید تا انرژی دستگاه را تامین کنید: یک پریز برای قطعهی واسطی که هدست را به کامپیوتر وصل میکند و دو تای دیگر برای حسگرهایی که موقعیت شما را درون اتاق تشخیص میدهند. حسگرها باید در دو گوشهی اتاق قرار بگیرند و دید مستقیمی نسبت به یکدیگر داشته باشند. بهتر است مکانی برای حسگرها انتخاب کنید که بالای سرتان واقع شده باشند و شما در فصل اشتراکِ منطقهی تحت پوشش آنها قرار بگیرید. سادهترین راه برای نصب حسگرها استفاده، از پایه دیواریهایی است که همراه با محصول ارایه میشود؛ اما اگر نمیخواهید دیوار اتاقتان را سوراخ کنید یا احتمال میدهید که ممکن است چندین بار مکان برپا کردن Vive را تغییر دهید، میتوانید مثل ما از پایههای نور استودیویی یا حتی سهپایهی عکاسی استفاده کنید. حسگرها نیازی به وصل شدن به کامپیوتر ندارند و بهصورت نوری یا با استفاده از یک کابل بلند با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. هرچند استفاده از ارتباط بیسیم بین حسگرها خیلی راحتتر است، میتوانید از کابل بلندی که همراه با محصول ارایه میشود هم استفاده کنید و ارتباط امنتری بین دو حسگر برقرار کنید. نکتهی دیگر اینکه باید اتاق خاصی را به این کار اختصاص دهید که هیچ جنبندهای به آن راه نداشته باشد؛ چراکه هر شخص ثالثی به غیر از خود گیمر به عنوان یک عامل مختلکنندهی دید حسگرهای لیزری شناخته شده و به قطعشدن ارتباط بین آنها منجر میشود.
برای شروع به استفاده از Vive باید نرمافزاری را نصب کنید که بهصورت مرحلهبهمرحله شما را در راهاندازی دستگاه راهنمایی میکند. این نرمافزار که بهنوعی درایور Vive است، پروسهی نصبی چندین مرحلهای دارد و باید چندین گیگابایت از اینترنت نازنینتان را به پایش بریزید که خب گریزی هم از آن نیست. درون نرمافزار راهانداز باید اتاقی که هدست در آن برپا شده را به وسیلهی کنترلرها اسکن کنید تا محیط بازی با توجه به اتاق تطبیق داده شود و مکان قرارگیری سنسورهای لیزری را هم کالیبره کنید. پس از اتمام مراحل نصب و راهاندازی، باکس کوچکی در صفحهی دسکتاپ ظاهر میشود و شما را از وضعیت اتصال سنسورها، هدست و کنترلرها مطلع میکند.
کارایی
استفاده از Vive نسبتا راحت است. میگوییم نسبتا راحت و از به کار بردن عبارت کاملا راحت پرهیز میکنیم؛ چرا که استفاده از هدست فارغ از لذت دنیای مجازی آن، مشکلاتی هم دارد. مشکل اصلی در هنگام استفاده، همان دستهی کابلی است که از هدست بیرون میآید و باید پیوسته به کامپیوتر وصل باشد. در زمان استفاده همچون جنینهای فیلم ماتریکس (Matrix) به کامپیوتر وصل هستید و کابلها بین Vive شما و کامپیوتر پل رابطی برقرار میکنند.
طول کابل ۴٫۵ متر است و متشکل از ۳ سیم که شکر خدا خیلیخوب به هم وصل شدهاند و تنها باید با یک کابل یکپارچه سر و کار داشته باشید. اما همین کابل یکپارچه هم کاملا این توانایی را دارد که دور پاهای کاربر بپیچد و از آنجا که در حین استفاده از Vive ناگزیر به حرکت کردن و چرخیدن به طرفین هستید، همیشه احتمال زمینخوردن وجود دارد. بنابراین بهتر است همیشه در حین بازی، کسی کنارتان بنشیند و شما را از اتفاقات این چنینی مطلع کند.
عدم تنفس کافی برای هدفون که باعث شود حتی پس از پانزده دقیقه هم قطرات عرق از پیشانی و گونههایتان سرازیر شوند. سنگینی و راحت نبودن هدست روی سر باعث میشود پس از اینکه آن را از سر برداشتید، در نظر اطرافیان غافل از همهچیز شبیه کسی به نظر بیایید که حسابی کتک خورده است. یکی از خوبیهای غیر قابل انکار Vive، دوربین جلوی آن است که با دو بار فشردن کلید خانه در کنترلر فعال میشود. دوربین کارکردی مشابه دوربینهایِ حرارتیِ ارتش دارد؛ با این تفاوت عمده که حرارتی نیست، دقت دوربین خوب است و با آن کاملا میتوانید جزییات مورد نیازتان از محیط را ببینید. با استفاده از دوربین، برای آگاهی پیدا کردن از اتفاقات پیرامون نیازی به از سر برداشتن هدست ندارید و میتوانید از راهحل هوشمندانهی اچتیسی نهایت لذت را ببرید.
سیستم نمایش تصویر در Vive دقیقا همانی است که آکیولس ریفت برای هدستاش در نظر گرفته است: استفاده از دو نمایشگر که رزولوشن هر کدام ۱۲۰۰ × ۱۰۸۰ پیکسل است و مجموعا به رزولوشن ۱۲۰۰ × ۲۱۶۰ میرسد. هر کدام از نمایشگرها روبروی یکی از چشمها قرار میگیرند و تصویرشان بهوسیلهی چشم و ذهن کاربر با هم تلفیق میشود تا در نهایت تصویری طبیعی دیده شود. نرخ بروزرسانی تصویر در این هدست ۹۰ هرتز که کمی از نرخ ۱۲۰ هرتزی PlayStation VR کمتر است و ضعفاش در این زمینه تا حدودی احساس میشود، اما نه آنقدرها که اذیتکننده باشد. با این سیستم خواندن متن، مشاهدهی کاراکترها و دقت به جزییات امکانپذیر است؛ اما باید از دنیای مملو از پیکسلی که صفحهی نمایش موبایلهای امروزی ساختهاند، کمی فاصله بگیرید و به تراکمی که پیکسلها در آن قابل مشاهدهاند عادت کنید. این اتفاقی است که در دنیای Vive رخ میدهد و در محیطهای روشن تشدید هم میشود. البته در حالتی که حرکت میکنید، خودبهخود توجهتان از این قضیه منحرف میشود و زیاد اذیتتان نمیکند.
در حین اجرای بازیها علاوه بر تصویری که درون هدست نمایش داده میشود، پنجرهای در کامپیوتر، همان تصویر را درون مانیتور به نمایش میگذارد. بهاینترتیب، هم سایرین میتوانند در حین بازی شما تصویری از چیزی که میبینید داشته باشند و هم خودتان میتوانید آنهایی را که برای اولین بار هدست بر سر میگذارند راهنمایی کنید. تاخیر نداشتن برای موفقیت یک هدست واقعیت مجازی که دنیای دیگری را وعده میدهد حیاتی است و اگر ذرهای در این امر قصور کند و کمترین تاخیری بین حرکت واقعی و نمود مجازی وجود داشته باشد هم باعث سردرد میشود و هم در ایجاد توهم یک دنیای دیگر درون ذهن شکست میخورد. ما که در حین بازی کردن هیچ لگ و وقفهای مشاهده نکردیم؛ هر حرکت ما بلافاصله و با دقتی بالا درون بازی نمود پیدا میکرد. تنها گاهی اوقات شاهد پرشهای مختصر در تصویر بودیم که تصمیم گرفتیم تقصیر را گردن کارت گرافیک GTX 1080 و پردازندهی Core i7-6950X بیندازیم و از کنارش بگذریم!
بیشتر بازیها در هنگام شروع، زمان کمی را به آموزش نحوهی کار با کنترلرها اختصاص میدهند. اما پس از مدتی کار کردن با Vive همهچیز برایتان طبیعی میشود و برای برداشتن یک آبجکت از روی میز، خودبهخود کنترلرتان را حرکت میدهید! همان حس طبیعی-غریزی که در وجودمان هست و این باعث میشود دنیای مجازی به سمت باورپذیری سوق داده شود. کنترلرها سبکاند و حرکات دست شما را بهدقت به محیط بازی انتقال میدهند. این کنترلرها بهقدری دقیق هستند که فکر میکنید واقعا دستهای خودتان درون محیط بازی حرکت میکنند. جابجا کردن اجسام مختلفی که سازنده تصمیم میگیرد در محیط بازی حرکت کنند به کمک این دستهای مجازی واقعا ساده است. باتری کنترلرها هم خیلی خوب دوام میآورند و گاهی شک میکنید که اگر از باتری استفاده میشود، چرا نیاز به شارژ آنها پیدا نمیکنید! هر زمان هم که باتری کنترلر تمام شد، میتوانید آنرا با کابل microUSB شارژ کنید که خود به دوستداشتنیتر شدن بیش از پیش کنترلرها کمک میکند؛ چرا که با شارژر موبایل هم میتوانید شارژشان کنید. همراه با هدست، دو عدد شارژر اختصاصی هم برای کنترلرها ارایه میشود که حاکی از سخاوت اچتیسی است.
تفاوت اصلی Vive و آکیولس ریفت در این است که ریفت به صدا هم بها داده است، ولی Vive فاقد امکان انتقال صدا است. در هدست اچتیسی برای شنیدن صدای آنچه درون محیط بازی در جریان است، باید از یک هدفون جداگانه استفاده کنید که بر سر گذاشتن و برداشتناش مایهی ناراحتی است. برتری در این زمینه را باید به نمایندهی آکیولس و هدفونهای داخلیاش داد.
بازی های کامپیوتری و حتی فراتر
در حالیکه خلق تجربه های هیجان انگیز مهمترین اصل در دنیای واقعیت مجازی است، پتانسیل های بازی های کامپیوتری هم نامحدود اند HTC و Valve برای درک جشم اندازی وسیع تر در واقعیت مجازی VR متعهد شده اند و این امر را فرصت مناسبی برای دگرگون کردن تجربیات روزمره میدانند. سفر، شرکت در یک بازی، دیدار های دوستانه، و یا حتی خرید کردن دیگر مانند گذشته نخواهد بود.
حداقل مشخصات سخت افزاری مورد نیاز برای استفاده از عینک اچ تی سی وایو:
- Graphics processor: Nvidia GeForce GTX970, or AMD Radeon R9 290 equivalent or greater
- CPU: Intel i5-4590 or AMD FX 8350 equivalent or greater
- RAM: At least 4GB
- Video output: HDMI 1.4 or DisplayPort 1.2 or newer
- USB port: One USB 2.0 or greater
- Operating system: Windows 7 SP1 or newer
مشخصات سخت افزاری ایده آل برای استفاده از عینک HTC vive:
- Graphics processor: Nvidia GeForce GTX1080, or AMD Radeon R9 390x
- CPU: Intel i7
- RAM: 16GB
- Video output: HDMI 1.4 or DisplayPort 1.2 or newer
- USB port: One USB 3.1
- Operating system: Windows 10
توضیحات تکمیلی
با ما در واقعیت مجازی مهن همراه باشید تا به بررسی هدست واقعیت مجازی htc vive بپردازیم.
به جرأت میتوان گفت عینک واقعیت مجازی HTC Vive که با همکاری دو کمپانی HTC و Valve تولید شده در دنیای واقعیت مجازی بهترین محصول عرضه شده میباشد. این هدست VR برخلاف هدستهای ارزانقیمت برای پلتفرم گوشی طراحی نشده و کیفیت آن با هدستهای وابسته به گوشی قابل مقایسه نیست.
سه هدست HTC Vive، سونی PSVR و Oculus Rift تنها گزینههای خرید عینک واقعیت مجازی بالارده در دنیا محسوب میشوند که هر سه با صفحهنمایشهای اختصاصی طراحی شدهاند. اما ساز و کار هدست اچتیسی با دو محصول دیگر تفاوت اساسی دارد. طراحان این هدست برای ردگیری حرکات کاربر فقط به یک دوربین چند سنسوره کفایت نکردند و از دو باکس که هر کدام در برگیرنده 37 سنسور لیزری میباشند استفاده کردهاند. بدین ترتیب با قرارگیری این دو باکس در دو گوشه محیطی که کاربر در آن قرار دارد، کوچکترین حرکات کاربر قابل ردگیری میباشد. فضای 4.5×4.5 متر محیطی است که این دو باکس بدون هیچ مشکلی میتوانند به ردگیری حرکات کاربران بپردازند.
علاوه بر هدست و ردگیرهای آن، دو کنترلر اختصاصی نیز برای این هدست طراحی شده که حاوی دکمهها، صفحه Track-Pad و دستههای حساس به میزان فشار میباشند. کیفیت نمایش تصاویر از دیگر نکات قوت این هدست محسوب میشود. این هدست دارای دو صفحهنمایش با رزولوشن تصویر 1200×1080 میباشد که روی هر رفته رزولوشن 1200×2160 را برای نمایش تصویر ارایه میکنند. زاویه دید لنزهای بکار گرفته شده نیز برابر با 110 درجه میباشد. 555 گرم وزن این هدست میباشد ولی با این حال برای استفادههای طولانی مدت هم قابل استفاده است.
گمانهزنیها در مورد اینکه قدرت کدام یک از این دو هدست بیشتر است بالا گرفت و انجمنهای اینترنتی پر از گفتوگوهایی شد که برتری یکی از این دو را بر دیگری ثابت میکرد. عرضهی نسخهی نهایی آکیولس ریفت چندین بار تاخیر خورد و این تاخیرها چندین سال طول کشید. در نهایت آکیولس ریفت در روز نهم فروردین ۱۳۹۵ با قیمت ۶۰۰ دلار بهصورت جهانی عرضه شد تا آغازگر عرضهی هدست واقعیت مجازی واقعی به بازار باشد. یک هفته پس از این عرضه، Vive هم راهی بازار شد تا رقابت بین این دو محصول تنگتر و نزدیکتر شود. Vive تنها یک هدست واقعیت مجازی نبوده و نیست؛ بلکه یک سیستم کامل یا بهتر بگوییم، یک مجموعه از سختافزارهای واقعیت مجازی است. سیستمی که از دو کنترلر بیسیم با شمایل عجیبوغریب تشکیل شده و از دو حسگر حرکتی برای تشخیص موقعیت مکانی کاربر استفاده میکند و در نهایت، واقعیت مجازی را بهصورت تماممحیطی و تمامبدنی پیاده میکند. نسخهی نهایی Vive بینهایت جذاب و دوستداشتنی است!
در زمینه طراحی میتوان گفت که هدست Vive به وسیلهی چند بند کشی روی سر قرار میگیرد و متاسفانه مشابه تمام هدستهای دیگر، باعث به هم ریختن آراستگی موهایتان میشود. گویا طراحان هدستهای واقعیت مجازی بر این باورند کسی که میخواهد دنیای دیگری را تجربه کند، باید بیخیال تیپ و قیافه بشود! برای طراحی این هدستها واقعا باید تصمیم جدیدی گرفته شود؛ یک بازبینی کلی در هر آنچه تا به حال ساخته شده تا بتوان بهراحتی و بدون نیاز به مراجعه به آینه از دنیای مجازی لذت برد. در زمینهی زیبایی این هدست و جنبههای زیباییشناختی آن نمیتوان چیزی گفت؛ دروغ چرا؟ Vive اصلا زیبا نیست و اگر لوگوی اچتیسی روی آن حک نشده بود فکر میکردیم تیمی از خردسالان مسوول طراحی بودهاند. در این زمینه آکیولس ریفت با اختلاف بهتر از Vive طراحی شده است. دستگاه از پنج قطعه تشکیل شده که هر کدام را باید بهصورت جداگانه مورد بررسی قرار داد
خود هدست وزن نسبتا زیادی دارد و بخش زیادی از وزناش در قسمت جلویی متمرکز شده است. نتیجهی مستقیمی که میتوان همین ابتدای قصه به آن رسید اینکه استفاده از هدست در بازههای طولانی میتواند باعث ناراحتی مصرفکننده شود. در بدنهی هدست از پلاستیک مرغوب و ضخیمی استفاده شده که خود در زیاد شدن وزن هدست تاثیر مستقیم داشته است. در قسمتهای جلویی و کناری هدست، فرورفتگیهای وجود دارند که هر کدام در واقع یک سنسور هستند و موقعیت سر کاربر را به کامپیوتر انتقال میدهند. درست در قسمت میانیِ بخشِ جلویی هدست، یک دوربین دیجیتال قرار گرفته است که با استفاده از آن میتوان در زمان بر سر داشتن هدست تنها با فشردن یک دکمه محیط بیرون را مشاهده کرد. در سمت راست Vive یک پیچ کنترل برای تنظیم فاصلهی بین لنزهای چشمی وجود دارد تا افراد مختلف در سنین گوناگون بتوانند از این دنیای جدید استفاده کنند. بندهای کشی هدست قابلیت تنظیم شدن دارند و میتوان میزان شل یا سفت ماندن آن روی سر را به کمک چسبهایی که باز میشوند تنظیم کرد. با قرار گرفتن هدست روی سر، چهار کابلی که از قسمت بالای آن بیرون آمدهاند روی سرتان قرار میگیرند و از آنجا راهی کامپیوتر میشوند.
دو کنترلر برای در اختیار گرفتن کنترل دنیای جدید Vive در اختیار شما قرار خواهد گرفت که ظاهر عجیبی دارند و چراغدانهای قدیمی یا حتی شکل خاصی از مشعل المپیک را در ذهن تداعی میکنند. با این حال کنترلرها دوستداشتنی هستند و عادت کردن به آنها اصلا سخت نیست. اگر بخواهیم کنترلر Vive را با کنترلرهای کوچک آکیولس ریفت مقایسه کنیم، باز کفهی ترازو به نفع ریفت سنگینی میکند. کنترلر آکیولس ریفت خیلی کوچک است و خیلی راحتتر درون دست جای میگیرد. بخشی از کنترلر Vive درون دست قرار میگیرد و یک دایرهی توخالی در قسمت بالایی به آن وصل میشود
فرورفتگیهایی که در بدنهی هدست وجود داشت روی این دایره هم هست و انتقال موقعیت دستها به کامپیوتر بهوسیلهی این حفرهها انجام میشود. هر کدام از کنترلرها دارای یک ترکپد (Trackpad) بسیار دقیق، یک تریگر به سبک دکمههای L و R دستهی کنسولهای بازی، دکمههای گریپ (Grip) در چپ و راست دستهی کنترلر و دکمههای منو و خانه هستند. ترکپدِ دایرهای که بهوسیلهی انگشتهایِ شستِ دو دست کنترل میشود، عملکردی مشابه صفحهی تاچپد لپتاپها دارد و استفاده از آن به اندازهی یک ماوس دقت بالا راحت است. ترکپدها کاملا این پتانسیل را دارند که جای ماوس و کیبورد را پر کنند و جایی برای گله و شکایت PC بازهای معتاد به ماوس و کیبورد باقی نگذارند.
ترکپدها در واقع آستانهی ورود از زمانهی کنترلر کنسول Wii به دوران یک کنترلر نسل بعدی هستند؛ همان نقطهای که Wii را به یک دستگاه صرفا کژوآل محدود میکند و باعث میشود Vive پیشرو باشد. در قسمت زیر ترکپد که بهصورت یک دایرهی یکتکه است، چهار کلید قرار دارد؛ طوری که اگر یک علامت ضربدر روی دایره قرار دهیم، کلیدها در انتهای خطوطِ این ضربدر قرار میگیرند. هر کنترلر را میتوان با یک بند در دست محکم کرد تا در تکانهای شدید، ناگهان کنترلر به اطراف پرتاب نشود؛ تجربهی بهدردبخوری که از کنترلر کنسول Wii به دست آمده است. دکمههای گریپ در صورت محکم فشردن کنترلر در دست، فشرده میشوند و میتوان از آنها برای انتقال نیروی فیزیکی به محیط بازی استفاده کرد. فشردن دکمههای گریپ در مقایسه با سایر دکمهها سختتر است و استفادهی محدودتری هم نسبت به سایرین دارند. آن قسمتی از کنترلر که با کف دست در تماس است با لایهی پلاستیک پاککنی ضدتعریق پوشانده شده و کنترلر بهخوبی به دست مصرفکننده میچسبد.
در نهایت دو عدد حسگر لیزری که عنوان Base Station به آنها داده شده، پکیج هدست را تکمیل میکنند. برخلاف PlayStation VR و آکیولس ریفت که برای دنبال کردن حرکات از یک دوربین استفاده میکنند، Vive دو عدد حسگر دارد و این میتواند به عنوان یک مزیت آشکار برای هدست ما محسوب شود. حسگرهای لیزری با ردیابی و دنبال کردن نقطههایی که روی کنترلرها و هدست قرار گرفتهاند موقعیت دقیق دستها و سر را تشخیص میدهد. این دو حسگر به شکل مکعبهایی مشکی ساخته شدهاند و لازم است در ارتفاعی بالاتر از قد خودتان نصب شوند و نسبت به یکدیگر هم دید مستقیم داشته باشند.
برخلاف PlayStation VR و آکیولس ریفت که برای دنبال کردن حرکات از یک دوربین استفاده میکنند، Vive دو عدد حسگر دارد.
راهاندازی
سرهم کردن Vive بهظاهر کار سختی نیست و به در نگاه اول به نظر میرسد به وصل کردن چند فیش به چند سوکت محدود میشود. اما زمانی که دست به کار شوید و بخواهید سرهم کردن سیستم را آغاز کنید، تازه متوجه میشوید برای شروع به استفاده کارهای زیادی باید انجام دهید و این کارها بههیچوجه هم ساده نیستند. اول از همه اینکه به سه عدد پریز برق خالی نیاز دارید تا انرژی دستگاه را تامین کنید: یک پریز برای قطعهی واسطی که هدست را به کامپیوتر وصل میکند و دو تای دیگر برای حسگرهایی که موقعیت شما را درون اتاق تشخیص میدهند. حسگرها باید در دو گوشهی اتاق قرار بگیرند و دید مستقیمی نسبت به یکدیگر داشته باشند. بهتر است مکانی برای حسگرها انتخاب کنید که بالای سرتان واقع شده باشند و شما در فصل اشتراکِ منطقهی تحت پوشش آنها قرار بگیرید. سادهترین راه برای نصب حسگرها استفاده، از پایه دیواریهایی است که همراه با محصول ارایه میشود؛ اما اگر نمیخواهید دیوار اتاقتان را سوراخ کنید یا احتمال میدهید که ممکن است چندین بار مکان برپا کردن Vive را تغییر دهید، میتوانید مثل ما از پایههای نور استودیویی یا حتی سهپایهی عکاسی استفاده کنید. حسگرها نیازی به وصل شدن به کامپیوتر ندارند و بهصورت نوری یا با استفاده از یک کابل بلند با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. هرچند استفاده از ارتباط بیسیم بین حسگرها خیلی راحتتر است، میتوانید از کابل بلندی که همراه با محصول ارایه میشود هم استفاده کنید و ارتباط امنتری بین دو حسگر برقرار کنید. نکتهی دیگر اینکه باید اتاق خاصی را به این کار اختصاص دهید که هیچ جنبندهای به آن راه نداشته باشد؛ چراکه هر شخص ثالثی به غیر از خود گیمر به عنوان یک عامل مختلکنندهی دید حسگرهای لیزری شناخته شده و به قطعشدن ارتباط بین آنها منجر میشود.
برای شروع به استفاده از Vive باید نرمافزاری را نصب کنید که بهصورت مرحلهبهمرحله شما را در راهاندازی دستگاه راهنمایی میکند. این نرمافزار که بهنوعی درایور Vive است، پروسهی نصبی چندین مرحلهای دارد و باید چندین گیگابایت از اینترنت نازنینتان را به پایش بریزید که خب گریزی هم از آن نیست. درون نرمافزار راهانداز باید اتاقی که هدست در آن برپا شده را به وسیلهی کنترلرها اسکن کنید تا محیط بازی با توجه به اتاق تطبیق داده شود و مکان قرارگیری سنسورهای لیزری را هم کالیبره کنید. پس از اتمام مراحل نصب و راهاندازی، باکس کوچکی در صفحهی دسکتاپ ظاهر میشود و شما را از وضعیت اتصال سنسورها، هدست و کنترلرها مطلع میکند.
کارایی
استفاده از Vive نسبتا راحت است. میگوییم نسبتا راحت و از به کار بردن عبارت کاملا راحت پرهیز میکنیم؛ چرا که استفاده از هدست فارغ از لذت دنیای مجازی آن، مشکلاتی هم دارد. مشکل اصلی در هنگام استفاده، همان دستهی کابلی است که از هدست بیرون میآید و باید پیوسته به کامپیوتر وصل باشد. در زمان استفاده همچون جنینهای فیلم ماتریکس (Matrix) به کامپیوتر وصل هستید و کابلها بین Vive شما و کامپیوتر پل رابطی برقرار میکنند.
طول کابل ۴٫۵ متر است و متشکل از ۳ سیم که شکر خدا خیلیخوب به هم وصل شدهاند و تنها باید با یک کابل یکپارچه سر و کار داشته باشید. اما همین کابل یکپارچه هم کاملا این توانایی را دارد که دور پاهای کاربر بپیچد و از آنجا که در حین استفاده از Vive ناگزیر به حرکت کردن و چرخیدن به طرفین هستید، همیشه احتمال زمینخوردن وجود دارد. بنابراین بهتر است همیشه در حین بازی، کسی کنارتان بنشیند و شما را از اتفاقات این چنینی مطلع کند.
عدم تنفس کافی برای هدفون که باعث شود حتی پس از پانزده دقیقه هم قطرات عرق از پیشانی و گونههایتان سرازیر شوند. سنگینی و راحت نبودن هدست روی سر باعث میشود پس از اینکه آن را از سر برداشتید، در نظر اطرافیان غافل از همهچیز شبیه کسی به نظر بیایید که حسابی کتک خورده است. یکی از خوبیهای غیر قابل انکار Vive، دوربین جلوی آن است که با دو بار فشردن کلید خانه در کنترلر فعال میشود. دوربین کارکردی مشابه دوربینهایِ حرارتیِ ارتش دارد؛ با این تفاوت عمده که حرارتی نیست، دقت دوربین خوب است و با آن کاملا میتوانید جزییات مورد نیازتان از محیط را ببینید. با استفاده از دوربین، برای آگاهی پیدا کردن از اتفاقات پیرامون نیازی به از سر برداشتن هدست ندارید و میتوانید از راهحل هوشمندانهی اچتیسی نهایت لذت را ببرید.
سیستم نمایش تصویر در Vive دقیقا همانی است که آکیولس ریفت برای هدستاش در نظر گرفته است: استفاده از دو نمایشگر که رزولوشن هر کدام ۱۲۰۰ × ۱۰۸۰ پیکسل است و مجموعا به رزولوشن ۱۲۰۰ × ۲۱۶۰ میرسد. هر کدام از نمایشگرها روبروی یکی از چشمها قرار میگیرند و تصویرشان بهوسیلهی چشم و ذهن کاربر با هم تلفیق میشود تا در نهایت تصویری طبیعی دیده شود. نرخ بروزرسانی تصویر در این هدست ۹۰ هرتز که کمی از نرخ ۱۲۰ هرتزی PlayStation VR کمتر است و ضعفاش در این زمینه تا حدودی احساس میشود، اما نه آنقدرها که اذیتکننده باشد. با این سیستم خواندن متن، مشاهدهی کاراکترها و دقت به جزییات امکانپذیر است؛ اما باید از دنیای مملو از پیکسلی که صفحهی نمایش موبایلهای امروزی ساختهاند، کمی فاصله بگیرید و به تراکمی که پیکسلها در آن قابل مشاهدهاند عادت کنید. این اتفاقی است که در دنیای Vive رخ میدهد و در محیطهای روشن تشدید هم میشود. البته در حالتی که حرکت میکنید، خودبهخود توجهتان از این قضیه منحرف میشود و زیاد اذیتتان نمیکند.
در حین اجرای بازیها علاوه بر تصویری که درون هدست نمایش داده میشود، پنجرهای در کامپیوتر، همان تصویر را درون مانیتور به نمایش میگذارد. بهاینترتیب، هم سایرین میتوانند در حین بازی شما تصویری از چیزی که میبینید داشته باشند و هم خودتان میتوانید آنهایی را که برای اولین بار هدست بر سر میگذارند راهنمایی کنید. تاخیر نداشتن برای موفقیت یک هدست واقعیت مجازی که دنیای دیگری را وعده میدهد حیاتی است و اگر ذرهای در این امر قصور کند و کمترین تاخیری بین حرکت واقعی و نمود مجازی وجود داشته باشد هم باعث سردرد میشود و هم در ایجاد توهم یک دنیای دیگر درون ذهن شکست میخورد. ما که در حین بازی کردن هیچ لگ و وقفهای مشاهده نکردیم؛ هر حرکت ما بلافاصله و با دقتی بالا درون بازی نمود پیدا میکرد. تنها گاهی اوقات شاهد پرشهای مختصر در تصویر بودیم که تصمیم گرفتیم تقصیر را گردن کارت گرافیک GTX 1080 و پردازندهی Core i7-6950X بیندازیم و از کنارش بگذریم!
بیشتر بازیها در هنگام شروع، زمان کمی را به آموزش نحوهی کار با کنترلرها اختصاص میدهند. اما پس از مدتی کار کردن با Vive همهچیز برایتان طبیعی میشود و برای برداشتن یک آبجکت از روی میز، خودبهخود کنترلرتان را حرکت میدهید! همان حس طبیعی-غریزی که در وجودمان هست و این باعث میشود دنیای مجازی به سمت باورپذیری سوق داده شود. کنترلرها سبکاند و حرکات دست شما را بهدقت به محیط بازی انتقال میدهند. این کنترلرها بهقدری دقیق هستند که فکر میکنید واقعا دستهای خودتان درون محیط بازی حرکت میکنند. جابجا کردن اجسام مختلفی که سازنده تصمیم میگیرد در محیط بازی حرکت کنند به کمک این دستهای مجازی واقعا ساده است. باتری کنترلرها هم خیلی خوب دوام میآورند و گاهی شک میکنید که اگر از باتری استفاده میشود، چرا نیاز به شارژ آنها پیدا نمیکنید! هر زمان هم که باتری کنترلر تمام شد، میتوانید آنرا با کابل microUSB شارژ کنید که خود به دوستداشتنیتر شدن بیش از پیش کنترلرها کمک میکند؛ چرا که با شارژر موبایل هم میتوانید شارژشان کنید. همراه با هدست، دو عدد شارژر اختصاصی هم برای کنترلرها ارایه میشود که حاکی از سخاوت اچتیسی است.
تفاوت اصلی Vive و آکیولس ریفت در این است که ریفت به صدا هم بها داده است، ولی Vive فاقد امکان انتقال صدا است. در هدست اچتیسی برای شنیدن صدای آنچه درون محیط بازی در جریان است، باید از یک هدفون جداگانه استفاده کنید که بر سر گذاشتن و برداشتناش مایهی ناراحتی است. برتری در این زمینه را باید به نمایندهی آکیولس و هدفونهای داخلیاش داد.
بازی های کامپیوتری و حتی فراتر
در حالیکه خلق تجربه های هیجان انگیز مهمترین اصل در دنیای واقعیت مجازی است، پتانسیل های بازی های کامپیوتری هم نامحدود اند HTC و Valve برای درک جشم اندازی وسیع تر در واقعیت مجازی VR متعهد شده اند و این امر را فرصت مناسبی برای دگرگون کردن تجربیات روزمره میدانند. سفر، شرکت در یک بازی، دیدار های دوستانه، و یا حتی خرید کردن دیگر مانند گذشته نخواهد بود.
حداقل مشخصات سخت افزاری مورد نیاز برای استفاده از عینک اچ تی سی وایو:
- Graphics processor: Nvidia GeForce GTX970, or AMD Radeon R9 290 equivalent or greater
- CPU: Intel i5-4590 or AMD FX 8350 equivalent or greater
- RAM: At least 4GB
- Video output: HDMI 1.4 or DisplayPort 1.2 or newer
- USB port: One USB 2.0 or greater
- Operating system: Windows 7 SP1 or newer
مشخصات سخت افزاری ایده آل برای استفاده از عینک HTC vive:
- Graphics processor: Nvidia GeForce GTX1080, or AMD Radeon R9 390x
- CPU: Intel i7
- RAM: 16GB
- Video output: HDMI 1.4 or DisplayPort 1.2 or newer
- USB port: One USB 3.1
- Operating system: Windows 10
- تصاویر
- توضیحات محصول
- جدول مشخصات
- نظرات کاربران
- محصولات مرتبط